روي آن شيشه ي تب دار تو را ها کردم ،
اسم زيباي تو را با نفسم جا کردم ،
شيشه بدجور دلش ابري و باراني شد ،
شيشه را يک شبه تبديل به دريا کردم ،
با سر انگشت.کشيدم به دلش عکس زيباي تو را ،
عکس زيباي تو را سير تماشا کردم .
عزيز خيلي مطلبت قشنگ بود